سیدمجید حسینی

انتشارات افق

چاپ 1391

"هاروارد مک دنالد" مجموعه یادداشت های سیدمجید حسینی، مدیرعامل سابق گروه مجلات همشهری از سفر خود به آمریکاست.

نویسنده می گوید که نمی خواهد بسان جلال آل احمد، کاف تحقیر را بر هر آنچه آمریکایی است بگذارد و سعی دارد که آمریکا را آنگونه که هست روایت کند.

احمد ذوعلم در وبلاگش نقد خوبی بر نگاه حسینی نوشت + و بر نگاه به ظاهر بیطرفانه خدشه وارد کرد.

اما به  هرحال، در بعضی موارد تصویرهای خوبی از آمریکا ارائه می کند و اگر نویسنده، خود روزنامه نگار نبود شاید تصاویر به این خوبی روایت نمی­شد.

سیدمجید حسینی روزنامه نگار است و می­توانسته هنگام نوشتن عکس العمل مخاطبش را حدس بزند و به گونه ای بنویسد که خواننده به ناگاه روی پا بایستد و شعار مرگ بر آمریکا بدهد.

اما صداقت دارد و به خود و مخاطبش احترام می گذارد. هر جا که خوشش آمده، نوشته و هر جا که دلش برای بوی نم بعد از باران کوچه و پس کوچه های مشهد و تهران تنگ شده، آن را هم نوشته است.

نویسنده تا انتهای کتاب از نظم آمریکایی، از پلیس خوب و مهربانش، از طبیعت و رحمت واسعه­اش و ... تعریف می کند و حتی ادعا می کند که "ان اکرمکم عندالله اتقاکم" فقط در کانادا "درست و برقرار" است هر چند یهود زده ­اند.!!!

نمی دانم که آیا اگر ما هم به آمریکا برویم، آنچنان مقهور و مجذوب می شویم که حس و حالمان وقتی از ایالتی به ایالت دیگر می رویم، همانند حس مان در حرکت از مدینه به مکه باشد؟ (اشاره به صفحه 206 کتاب) و صد البته به قول سیدمرتضی آوینی این مقهور نشدن، خرمن کوفتنی است که فقط مردان خدا از عهده آن برخواهند آمد. یادم می آید که رهبر معظم انقلاب، یکبار در نماز جمعه به "اتقوالله و نظم امرکم" اشاره کردند و گفتند که نظمی مهم است که به تقوا منجر شود و هر نظمی معتبر و محترم نیست.

تمام آن چیزی که نویسنده به عنوان تضاد فرهنگی بین ایران و آمریکا یاد می کند، بی وفایی فرزندان به پدر و مادر خویش و کم رنگ شدن عواطف و انسجام خانوادگی در آمریکا است.

نویسنده در پایان کتاب، می گوید که در این تحقیق می­ خواسته که به ایرانیان ساکن در آمریکا، "نسب من با آمریکا" را نشان بدهد ولی به نظرم اصلا نتوانسته چیزی را نشان دهد و در بعضی موارد حداکثر کاری که کرده، این است که نسبت افراد را با خاطره­ های خوش گذشته خود نشان داده است.

آنچه در این کتاب خیلی برایم زجرآور بود این است که نویسنده یک سبک زندگی را نشان می دهد که به ذائقه جماعتی از سیاستمداران و مدیران فرهنگی ما بس خوش می ­آید؛ مالزی اسلامی، ژاپن اسلامی، ترکیه اسلامی و ... اینکه نشان دهی می­ شود با شلوار کوتاه و تی شرت و قهوه به دست سرکلاس حاضر شد و خیلی خوب و شاد زندگی گرد، از مواهب تکنیک بهره­ ها برد و آخر هفته ­ها را هم بی غم همسایه در سواحل شرقی آمریکا آفتاب گرفت، اما مسلمان بود و خدا را حتی از روی دلار هم بتوان دید !!...